🔸این روزها که تمام مردم ایران و حتی جهان در صدر اخبار شاهد پوشش‌های خبری از متن و حاشیه‌های مربوط به شهادت سردار شهید، حاج قاسم سلیمانی هستند در خیلی از تحلیل‌ها و تریبون‌ها از خدمات و زحمات آن سردار در دفاع از مرزهای ایران، جنگ با داعش و حفظ امنیت برای ایران صحبت می‌کنند و پاسخ‌های مختلفی را برای این سوال می‌آورند که چرا او، ایران را از سوریه شدن نجات داد. اما در این یادداشت سعی دارم از زاویه دیگری به این مسئله بپردازم.
🔸ما در جهانی سرشار از تضادها زندگی می‌کنیم، جامعه‌ای پر از ایده‌ها و نظراتی که برای تثبیت و گسترش خود در جنگ جدال هستند و یکدیگر را به نقد می‌کشند. گفتمان‌های مختلفی که هر روز و هر لحظه به این جدال دامن می‌زنند. اصولگرایی و اصلاح‌طلبی، محافظه‌کاری و ساختارشکنی، حاکمان و حکومت شوندگان، همه و همه در این کارزار نبرد در جنگند. این تفسیر اجتماع تفارقی‌ای است از جامعه امروز که در منظر بسیار از نظریه پردازان نوینی چون موف، لاکلائو، رانسیر و لیوتار تصور شده است.
مختصری از آراء انتقادی فرهنگی مکتب فرانکفورت
انقلاب اسلامی به عنوان شروع ارائه الگویی برای حکومت‌درای، بر خلاف جریان مسلط فعلی یعنی مدل لیبرال-سرمایه‌داری در 22 بهمن‌ماه 1357 متولد شد و تا کنون این روند شدن ادامه داشته است. برای نقد مدل لیبرالی منظرهای متفاوتی وجود دارد، در قرون متأخر نگرش انتقادی مارکسیستی و نئومارکسیستی از جمله مهم‌ترین دیدگاه‌ها در نقد لیبرال-سرمایه‌داری است فلذا برای بررسی انتقادات وارد بر این جریان از نگرش‌های اصطلاحاً چپ نباید به سادگی عبور کرد. در متن پیش رو تلاش نگارنده بر مرور مختصری بر انتقادات فرهنگی جریان نئومارکسیستیِ متخلص به مکتب فرانکفورت از گفتمان غالب سرمایه‌داری، به عنوان نمونه‌ای از این نقدهاست. البته باید به این نکته توجه شود که این جریان منتقد علیرغم ریشه‌ای که در نگرش‌های مارکسیستی دارد ولی انتقادات قابل توجهی نیز به خاستگاه خود دارد و جریانی نسبتاً متفاوت با دیدگاه‌های مارکسیسم کلاسیک را بیان می‌کنند.
متاسفانه یا خوشبختانه در دنیایی زندگی می‌کنیم که هر چیز قیمت و بهای خود را دارد و این اصل برای همه بدیهی است.
اما همین اصل و قانون بدیهی ظاهرا برای بسیاری از مدیران و کارفرامایان اساساً تعریف نشده و غیر قابل فهم است. اینکه اگر چیزی میخواهیم، چیزی نیاز داریم و اگر از کسی که کاری بلد است، انتظار انجام آن کار را داریم، طبیعی و بدیهی است که باید هزینه انجام آن کار را پرداخت کنیم. حال اینکه مقدار این هزینه چقدر است، زیاد است یا کم است، کمتر هم می‌شود و با هر چیز دیگر، امری جداست.
برخی کارفرمایان از آن جا که فهم، سواد، کارکرد، چرایی و هزار چیز از این قبیل را درباره یک امر تخصصی نمی‌دانند، ازرش آن کار را به جهت مادی و معنوی نمی‌دانند. این مجری یا متخصص باید سطح کار را پایین بیاورد و همچنین مبلغ هزینه های خود را پایین و پایین تر بیاورد و آخر هم، فردی غیر متخصص که برای کارفرما فرقی با او ندارد با قیمتی بسیار اندک که ناشی از روند غیر حرفه‌ای است، کار را مال خود می‌کند.
اتفاقی که این روزها دیگر تکراری شده.
۲۵
مرداد
گاهی که با جمعی از دوسنان و فعالین رسانه‌ای دور هم جمع می‌شویم و (طبیعتاً) به انتقاد از شرایط کار در رسانه‌ها و ارتباط با مدیران مسئول یا کارفرمایان و صاحبان رسانه‌ای می‌پردازیم، یکی چیزهایی که نتیجه‌ی تمام این بحث‌هاست، این است که درد مشترک همه، عدم توجه و احترام مدیران رسانه‌ای به تخصص و نظرات کارشناسانه متخصصین رسانه است. البته من گمانم این شاخصه مدیران یا در ایران یا نهایتاً منحصر به کشورهای در حال توسعه و پیش از آن است وگرنه دیگر در جهان امروز همه این امر منطقی را قبول کرده‌اند که «کار را به کاردان» بدهند.
BBC از جمله بنگاه‌های پخش خبر فعال در سطح بین‌المللی است. BBC در سایت خود، دارای بخش فارسی برای مخاطبان فارسی زبان است. وب‌سایت BBC فارسی تمرکز بیشتری بر روی مخاطبان فارسی زبان و مخصوصاً ایرانی دارد. در اغلب رویدادهای تاثیرگذار در سطح روابط بین‌الملل و موثر در ایران، BBC هوشمندانه به نقش‌آفرینی رسانه‌ای می‌پردازد. یکی از این رویدادها، اعدام شیخ نمرباقرالنمر بود که منجر به قطع روابط دیپلماتیک ایران و عربستان سعودی شد.
در این پژوهش با بررسی پوشش خبری سایت BBC فارسی در 24ساعت پس از رویداد، در خصوص اخبار خاص این رویداد، از منظر دو عنصر خبری چرا؟ و چگونه؟ قصد داریم برخوردBBC فارسی را با این رویداد از منظر رویدادگرایی و فرایندمداری و تمرکز بر این رویداد بررسی کنیم.
در ادامه مطلب متن کامل این مقاله را دانلود نمایید.
در این پژوهش با مقایسه این دو بنگاه خبری در پوشش خبری رویداد «اعدام شیخ نمر توسط دولت عربستان سعودی»، سعی بر این است که تفاوت‌های این دو بنگاه را در پوشش رویداد پر ارزش «اعدام شیخ نمر توسط دولت عربستان سعودی» که اثرگزاری بسیار بالایی در روابط دیپلماتیک ایران، عربستان و برخی کشورهای دیگر داشت و علاوه بر آن تبعات آن در افکار عمومی ایران بطور جدی دنبال شد، از جهت میزان و حجم پوشش خبری و فرم‌های مورد استفاده در پوشش خبری این دو سایت بررسی شود.
در ادامه مطلب متن کامل این مقاله را دانلود نمایید.
در این وبلاگ می‌توانید دست‌‌نوشته‌های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، نظرات شخصی و بعضی مطالب علمی در زمینه ارتباطات و روزنامهنگاری را مطالعه نمایید.
طبقه بندی موضوعی
-
روزنامه نگاری
(۲) -
یادداشت
(۲)
کلمات کلیدی
بایگانی
- دی ۱۳۹۸(۲)
- بهمن ۱۳۹۷(۱)
- مرداد ۱۳۹۵(۱)
- تیر ۱۳۹۵(۳)
آخرین مطلب
-
۹۸/۱۰/۱۷چرا سپهبد سلیمانی ایران را از سوریه شدن نجات داد؟
-
۹۸/۱۰/۱۷آگونیسم، رسانه‌ها و جامعه تضادی ایران
-
۹۷/۱۱/۲۲انقلاب اسلامی: آنچه نباید لیبرال باشد
-
۹۵/۰۵/۲۵مفت خور
-
۹۵/۰۴/۱۹با تخصص‌گرایی بیگانه‌ایم
-
۹۵/۰۴/۱۴بررسی پوشش خبری سایت بی‌بی‌سی فارسی در رویداد اعدام شیخ نمرباقرالنمر از منظر عنصر خبری چرا و چگونه
-
۹۵/۰۴/۱۴مقاله مقایسه پوشش خبری دو سایت بی‌بی‌سی فارسی و ایرنا در رویداد اعدام شیخ نمرباقرالنمر